اینجا درگاهی است برای اینکه دیگران لغزش ها و کوتاهی های ما درباره ی خودشان را ببخشند.
درگاهی نورانی برای بخشیده شدن، گذشت و چشم پوشی از لغزش های مسافران زمین که به حکم طبیعت خاکی، سرشار از ضعف ها و نیازها و خطاهای جسمانی اند.
شما هم میتوانید در این درگاه خدمات زیر را دریافت فرمایید
با سلام من حدود ۱۵ سال پیش در خیابان رباط دوم به یکماشین مدل بالایی زدم یه خط روی ماشین اش افتاد .اون موقع شرایط مالی خوبی نداشتم خیلی هم ماشین گرون قیمت بود منم عجله داشتم .ماشبن طرف مجتمع مهندسبن خیابان رباط دوم اصفهان پارک شده بود .الان حاضرم هر چه خسارت به ایشان وارد شده پرداخت کنم .اگر صاحب خودرویی در اون سال ها در اون مکان چنین خسارتی بهش کارد شده منت میگذاره بهم پیام بده .یه خط باریک اندازه کف دست سمت راننده فکر کنم درب عقب وارد شد
دردوران بچگی ماشین همسایه رو که ماشین جیپ مشکی رنگ بود را با سکه خراش زیادی وارد کردم وایشون بسیار عصبانی به در خونه اومدن و به مادر شکایت کردند ولی ناراضی برگشتند و مادر از ایشون حلالیت نگرفتند الان من دیگه ساکن تهران نیستم وهیچ نشانه ای از ایشون ندارم تا بتونم از ایشون حلالیت بگیرم
خانم حسین پور عزیز میدونم که قلبتون رو به درد آوردم
سالهاست که پشیمونم اشتباه بزرگی کردم منو ببخشید لطفا🙇🏻♀️🙇🏻♀️🙇🏻♀️🌹🌹🌹
دوران سربازی یه گردنبند سنگ سفید داشت که من روی شوخی برداشتم ازش و بعدشم دیگ ندادمش ما تو گروهان قرارگاه لشگر 84 خرم آباد بودیم سال 92بود خداکنه این پیام ببینه خیلی تلاش کردم ولی پیداش نکردم
سلام و عرض ادب
اینجانب از تمام افرادی که در طول زندگی به هر نحوی، خواسته یا ناخواسته، مادی یا معنوی، کلامی یا غیر کلامی باعث ناراحتی و پایمال شدن حق وتضییع حقوقشون شدم، صمیمانه و مخلصانه عذرخواهی میکنم و طلب حلالیت دارم. همه جوره هم حاضر به جبران هستم. حلالم کنید 🙏
سلام
یه روز توی شلوغی ترافیک روبروی ترمینال مسافربری صفه اصفهان یک راننده تریلی ماشین من رو که از کنارش رد میشدم ندید و خیلی به من نزدیک شد به حدی که داشت نیومد روی ماشین من که عصبانی شده بودم بودم پیاده شدم و قفل فرمان را پرتاب کردم سمت ماشینش که باعث شد بهش خسارت وارد بشه و البته خودش متوجه نشد و فوری ترافیک روان شد و رفت حالا ازش حلالیت میطلبمهر جایی که هست
عذر خواهی میکنم
فکر کنم کلاس دوم دبستان بودم، توی مدرسه ی مریم، یه معلمی داشتیم که خانم نشاطی بودن. ایشون گاهی وقتا پسرشونو با خودشون میاوردن سرکلاس که فکر کنم یا همسن ما بودن، یا از ما بزرگتر بودن.
یه روز مهلا خانوم که باهم دوست بودیم، یه جمله ای درباره ی این پسر معلممون گفت و دوست نداشت اون آقا پسر متوجه بشه چه جمله ای بوده و من واقعا نمی دونم چرا ولی عین اون جمله رو به اون آقا پسر گفتم واون پسر هم با عصبانیت یا پا زد به دوستم. بعد از اون یادم نمیاد ارتباطم با مهلا خانم چی شد ولی فکر کنم قهر بودیم ودیگه آشتی نکردیم. خواستم ازش بخوام که واقعا منو حلال کنه. خیلی خام و نفهم بودن که چنین کاری کردم. حلالم کن مهلا خانوم.
پدرم تابستان۱۴۰۳ در برگشت به اصفهان از شمال با یه ماشین پراید با سرنشین یک آقای اصالتا لر کهنسال برخورد می کنند.
سرنشین پراید بدون توقف به جاده می پیچند و پدر من که سرعت داشتند سر ماشین به ته سپر پراید برخورد می کنه و پراید به دره سقوط می کنه، پیاده می شند و با بقیه مردم ناشناس پیرمرد را در حال بالا آمدن از دره می بینند . امیدوارم عمر اون آقا با عزت و طولانی باشه و در حیات کامل ، اگه منو پیدا کردند برای پدرم که خیلی عذاب وجدان داشتند و چند ماه بعد خودشون پرواز کردند حلالیت می خوام و جبران خسارت می کنم
به محبت پیامبر اکرم. امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهاو ائمه اطهار
کسانی به هر نحوی من گردن انها حق دارم چه مادی چه معنوی همه را حلال کردم الا چند قاضی دادگاه در صورت قضاوت نا عادلانه
به نام خدای بخشنده
از تمام کسانی که این بنده ضعیف خداوند را میشناسند، و هر گونه قصور و کوتاهی در مورد هر یک از عزیزان را داشته ام،صمیمانه از همه ی عزیزان طلب بخشش و عفو دارم، و منت بر سر این بنده حقیر و ضعیف خداوند بنهند و مرا به لطف و کرمشان ببخشند، و اگر هم باید کاری انجام بدهم دستور بفرمایید تا انجام بدهم، انشالله که خداوند از همه ی ما راضی و خشنود شود، الهی آمین